....مجازات خود من سالهاست که دارم تلاش می کنم تا به جرگه هواداران مخالفین *حکم اعدام* بپیوندم اما هرگز وجدانا نتوانستم باان کنار بیایم دلیل زیاد دارم خیلی زیاد ، مثلا شخص خامنه ای که دچار هیچگونه مشکل روانی نیست و باعث کشتار جوانان بیگناهی شده که جرمشان فقط خواستن ازادی بوده ،چگونه باید بعداز سقوط بقیه زندگیش را در زندان و با پول مالیات دهندگان ادامه دهد ؟در حال حاضر من که موافقم با حکم مرگ تحت شرایطی بسیار خاص هستم. مجازات مرگ سالهاست که مورد انتقاد یا حمایت از طرف هوادارا ن خویش بوده. مخالفان اعدام دلیلشان حرمت * جان* است و دیگر اینکه با اعدام شخص مجرم مشکلی حل نمی شود و در نهایت حتی ممکن است حکومت از ان برای مقاصد سیاسی علیه مخالفانش در طول زمان استفاده کند و اینکه اگر شخص اعدام شده بعدها ثابت شد که بیگناه بوده موجب عذاب شدید برای جامعه و دیگر افراد دخیل در اعدام می شود، از ان طرف هم موافقان اعدام هستند که می گویند چشم در مقابل چشم اگر قاتل برای پول و با برنامه قبلی دست به قتل بزند و همچنین ثابت شود که دارای شخصیتی استوار و هیچگونه بیماری روحی و روانی نداشته باشد و فقط حرص و طمع و *غیره* باعث قتل شخصی شده باشد،قاتل باید اعدام شود .بتازگی این بحث دوباره در روزنامه ها و حتی کریدورهای مجلس نمایندگان در انگلستان ،که مجازات مرگ را که سالهاست ملغی کرده اند پدیدار شده و حتی مقداری باعث گیجی ان نمایندگان ، چون طبق قوانین وقتی تعداد معینی امضاء از طرف مردم جمع شود و ان امضاءها به حد نصاب برسد ،وظیفه نمایندگان مجلس است که ان را مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دهند و در صورت تعداد ارا ان را تصویب کنند چون این خواسته مردم است که انها را بعنوان نمایندگانشان به مجلس فرستاده فرستاده اند ، همین مسئله و همچنین قانون نانوشته اساسی انگلستان که تنها کشوریست که قانون اساسی نوشته شده ندارد و دمکراسی و ازادی مقداری باعث تقابل با یکدیگر می شود چراكه اگر اکثریت مردم چیزی را بخواهند که در حال حاضر در دنیا عملی نامضموم بحساب می اید یعنی *قتل دولتی * وظیفه نماینده چیست دراینصورت ؟ ایا مقابله با دمکراسیت اگر نه بگویند؟ و این یعنی در دو راهی گیر کردن .
در حال حاضر ممکن است تصمیم بگیرند که فقط حکم مرگ را برای قاتلان کودکان و تروریستهایی که دستشان بخون بیگناهان الوده است بکار ببرند . اما نگاهی به مجازات مرگ در دنیا می بینیم که تاریخی به درازای قرنها دارد یعنی از ۱۷۵۰ قبل از امدن مسیح و در اروپاو همه جای جهان بوفور اعدام وجود داشته و تنها در انتهای قرن ۱۸ بوده که نویسندگان و سیاسیون بزرگی مثل مونتسکیو ،ولتر ،و همچنین سزار در مورد *جنایت و اعدام * مطالبی مهم به تحریر در اوردند و در انگلستان هم *جرمی بنتهام * بوده که با نوشته هایش افکار عمومی را توانست مقدار زیادی تعغیر دهد و شاهد کم کردن تعداد اعدام ها باشد .
در حال حاضر ۷۶ کشور مجازات مرگ را ملغی کرده اند که کلیه کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم جزئی از انها هستند .
در میان کشورهای دنیا ، کشورهای ایران ، چین و امریکا بالاترین امار اعدام را بخود اختصاص داده که البته امریکا در بسیاری از ایالتهایش مجازات اعدام ندارند و در دیگر ایالتها هم پروسه اعدام بعضی مواقع بین ۱۵ تا ۲۵ سال بطول می کشد یعنی صدها مانع در جلو حکم اعدام وجود دارد تا مطمئن شوند حکم منصفانه بوده یا هست .بالاترین احکام اعدام در کشورهای اسیایی و افریقایی هر ساله اتفاق می افتد و همچنین در کشورهای دیکتاتوری .