فهرست وبلاگ من

پنجشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۹۰

منظورم زن های ایرانی های لچک بسر است

.....این روزا چهره شهر لندن برام یه جورایی عوض شده . قبلا ها اینطو ر نبود  ِ منظورم زن های  ایرانی های لچک بسر مانتو پوش با دخترانشان که  شبیه خودشان هستند گاها تنها و مواقعی با( نا )مردانشان که پیراهن یقه اخوندی و تسبح بدست با  نگاه زیر چشمی به دختران زیبا رو و بلوند خیره میشوند  را ببینی که  بسیار زیاد شده . توی هر مرکز خرید بزرگی که شاید صدها مغازه ریز و درشت معروف و نیمه معروف جهانی بروی امکان نداره این گونه تیپ ها را که از دور داد میزنه ایرانی هستند نبینی  . کافیست چند قدم در کنارشون راه بری تا متوجه بشی که ایرانی هستند و فارسی حرف میزنند  ِ جالب اینه که کنجکاوی خودمو نمیتونم کنترل کنم و تا جایی میزم تا ببنیم انگلیسی را چگونه حرف میزنند البته موقع پرداخت پول و اغلب با انگیس ایرانی شکسته پکسته و ایما و اشاره های خنده دار همراه با   پلاستیک های پر از لباس و پوشاک  انگاری که سوغات لندن است و فخر فروشی ننه ربابه  زن حاج حسین قلی پنبه زن قدیم و مدیر فلان بخش مهم دولتی حال ! . زیاد نمیخواد که باهوش باشی که اینها مقیم نیستند اما توریستند ! .بله نسل تازه به دوران رسیده های بسیار پولدار که یک سرشون به اخور ولایت تقلب  راه داره و یکپاشون هم تو کشورای اروپایی ولو است . توی اروپا فقط لچک سرشون  میکنند و مانتو و  وقت برگشت به ایران چادر های مشکی و روسری که فقط دماغ بو گندشون بیرون است . پیش خودی ها از مواهب عشق و حالشون میگند در خارج  و مرد هاشونم که  پیش همکارا از سفر به مکه و سوریه ونجف خراب شده حرف میزنند ولی نمیگن در بین برگشت یه سر کوچکی هم به کشور های دشمنشنان که هر روز شعار مرگشونو میدند زدند و از مواحب و مزایای بسار ان لذت ها بردند با پول های به یغما و تاراج رفته ایرانی های بدبخت . شاید بدبخت لقب خوبی باشه برای این مردم چرا که دنیا را اب ببره ایرانی را خواب میبره و درک نمیکنند که چه بلایی داره سرشون میاد .
همیشه گفتم حالا هم میگم وتاکید هم میکنم که هرگز با تظاهرات این رژیم سرنگون نمیشه و علت انهم این است که هر ادم عاقلی میدونه که هر گونه تظاهرات را اینها در همان نطفه خفه میکنند چون نیرو دارند سازماندهی شده اند و و بالاتر از همه قدرت و نیرو و اسلحه برای کشتن دارند ولی اعتقاد دارم اینها با یک جرقه انی و ناگهانی که فرصت فکر کردن و طرح نقشه و برخورد با مردم را ازشان سلب کند سرنگون خواهند شد و چون نمیتوانند و نمیدانند که چه موقع ا ن جرقه زده میشود پاشنه اشیل انها خواهد بود ِ  یکی از ان جرقه ها را چند سال پیش همه ما دیدیم که حتی کار داشت به جایی می رسید که هواپیما های انها با سوخت کافی اماده بر باند فرودگاه تا انها را را فراری دهد اما متاسفانه مردم بجای ماندن در خیا بان تا کار را تمام کنند برعکس  برگشتند به خانه هایشان و حال چنان دل کندن از دنیا که شکلشان شده شکل تنهایی و حال ندارند تکان بخورند . باور کنید ان جرقه را چرا که همه انقلاب های دنیا با یک جرقه و ناگهان اغاز شده  .

یکشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۹۰

بنام مردم بکام خود / داستان همیشگی گروه های سیاسی و مخالف

.......این بهمن هم امد و رفت بدون هیچ دستاوردی برای مردم بدون بدون پشت و پناه و بیچاره ای که در چنگال خون الود رژیم حاکم نا مشروح اسلامی  هستند  و  بالاتر از همه چیز چهره گروه ها و دسته های سیاسی را بیش از بیش رسوا کرد که در امنیت کامل در سواحل نیس و کاپری تا رود تایمز و میسی سیپی و جا های دیگر و از راه دور نسخه های انچنانی برای مردمشان !! میفرستند تا علیه ظلم و بیداد قیام کنند ولی  همیشه و در همه حال در اینه فقط خودشان را میبیند و خودشان را قبول دارند  . سی و سه سال گذشت و سه نسل امد اما حکومت نه تنها تکانی نخورد بلکه سایه اهریمنی خود را با پول های باد اورده گسترش داده و مزدوران خود را تا جهنم سازماندهی کرده و تشکیلاتی بوجود اورده و پول هایی خرج میکند برای بقایش که مغز هر انسانی هنگ میکند ِ با ورق زدن روزنامه ها و مجلات زرد و سیاه دولتی به اسانی میتوان پی برد که چه مبالغ نجومی صرف تظاهرات و راه پیمایی های بی خود و مضحک میشود / چه ارقامی هنگفتی از کیسه گشاد خلیفه اسلامی برای ایجاد رعب و ترس در میان مردم بدون پشتوانه و میشود / چه پول های هنگفتی بخارج از کشور صادر میشود برای روز مبادا ی خودشان و اتش افروزان گروه های لبنانی سومالی و فلسطینی و بسیاری دیگر که اگر تنها اگر بخشی کوچک از ان را صرف بهبودی این سرزمین میکردند دیگر قلب کسی بدرد نمی امد با دیدن بچه های کوچکی که با دستان لطیف و نازک خود بجای رفتن به مدرسه در خیابان ها و کارخانه جات کوچک بکار های سنگین مشغول شوند و عمر و جوانی یکبار مصرف خویش را هدر دهند . از این اگر ها در این مملکت وبا زده بسیار است و متاسفانه سازمان ها و گروه های سیاسی با پشتوانه سالها تجربه نه تنها هیچگونه درسی از تجارب خود نگرفته اند بلکه با حماقتی کم نظیربراه خود ادامه میدهند . موضوع اینجاست که انان نیز ایران را ملک پدری خود میدانند و با سماجت عجیبی اشتباهات گذشته خود را پنهان و حتی تکذیب میکنند و همچنان به بیراهه میروند  ِ  هر کسی هم قدم جلو بگذارد بسرعتی  باور نکردنی غیر فیزیکی نابودش میکنند و تلاش میکنند از چرخه مخالفت به بیرون پرتابش کنند . تا بوده همین بوده و با اینکه سالهاست  در کشور های اروپایی و امریکایی زندگی میکنند اما هنوز در پس کوچه های غلط سالهای قبل از انقلاب زندگی میکنند و حتی فرهنگ دو تا سه ده ماندن در جوامع ازاد و دمکرات نتوانسته تعغیری در انها دهد ! . اصولا هنوز نمیتوانند درک کنند که نمی توان کنار گود ایستاد و حتی با حرارت و شور بگویی لنگش  کن ِ باید خودت در گود باشی و در کنار دیگران تا باورت کنند ِ  باید در صف اول با سینه ای جلو داده وایسی و فریاد بزنی   ِ این روز ها هر چهره سیاسی که از مادرش قهر کند بسرعت راه خارج از کشور را میگیرد و میشود مخالف گروهی یا مخالف منفرد و شروع میکند از راه دور به تجزیه و تحلیل مسایل کشور و در عرض یکی دو سال میشود « نخبه سیاسی » و سفر های معمول هامی و کامی را ادامه میدهد ! . در این سالها هم هر کسی از اتحاد گفت به   »مقابله برخواستند ِ  هر کس راه خودش را میرود و خودش را قبول دارد و بس اما تنها در یک چیز همه با هم شزیک هستند « مردم  ِ مردمی که مثل مرغ هم در عروسی سرش را میبرند و هم در عذا! پس از ان در هیچگونه موردی توافق ندارند و این درد بزرگیست  که باید فریاد زد و گریست .در انتها به این اقایون و خانمهای انقلابی میگویم ِ بسیارند شیر زنان و شیر مردانی که در همین داخل ایران در زندانها و در تحت شرایط بسیار هولناکی در سلول های کوچک و نمور و زیر انواع شکنجه روانی و بدنی بسر میبرند و ملتی را در کنار خود دارند ِ به اشاره ای از انها مردم به خیبان ها خواهند امد  و کشته هم میدهند اما در ساحل عافیت نشستن و امر کردن به مردم که بیرون بیایید و کشته شوید و تنها از اب گل الود ماهی مرده بگیرید کار مرد مبارز سیاسی نیست بلکه کار فرصت طلباانی است که تجربه ان را سی و سه سال پیش با گوشت و پوست و استخوان مان درک کردیم . مرد جنگید این گوی و این میدان  ِ بجنگید تا در کنارتان بجنگیم .

ولایت فقیه یا ولایت تزویر

......ما حقیقتا که ملت عجیب و غریبی هستیم ِ  شایدم خیلی خودخواه . سال پنجاه و هفت نسل من و نسل قبل تر دست به حماقتی زدیم  بنام حماقت انقلابی ِ  شورشی کور و بدون دلیل و دو دستی ان را تقدیم کردیم به کسانی که نه غیرت وطن پرستی داشتند و نه در کنار مردمی که از انها دم میزدند  ِ فقط خود خواهی و خود بینی بود حلوای شیرین و مفت ان شورش بی دلیل که می خواستند به منصبی بزسند . البته واضح است که این گفته ها بسیار در موردش نوشته شده و دیگر خسته کننده است بازنگری دوباره ان اما چرا حکومت اسلامی و ولایت فقیه را به ما ملت حقنه کردند و چه شد که به ناگهان از قوطی ملا ها چیزی بنام ولایت فقیه در امد  . در طول قرن ها ملا های شیعه هرگز بفکر حکومت کردن نبوند و فقط در کنار سلاطین و پادشا هان امورات دینی مردم را به عهده داشتند و در اصل سوپاپ اطمینان پادشاه هان بودند انهم در مواردی که مردم به جان امده از ظلم می خواستند به حق خویش که همان عدالت اجتمایی بود بزسند و در این هنگام بود که ملا ها که بازوی پر قدرت شاه هان بودند و مواجب بگیر انها  ِ مخالفین را به عناوین مختلفی مثل تکفیر  / ارتداد / کافر / فاسد و ضد دین می خواندند و هر گونه شورشی را در نطفه خفه میکردند . در طول قرن ها همیشه مذهب چه در غرب و چه بخصوص در شرق و مخصوصا ایران ملا ها در رکاب شاه هان و در خط انان و بر علیه مردم کار میکردند . اما چه شد که ولایت فقیه بوجود امد و ایا این ولایت فقیه در اسلام امده ؟ . تا انجایی که من میدانم بعد از مرگ محمد و زدو خورد های پس از ان برای جانشنی او که منجر به انشعاباتی  شد و سنی و شیعه بوجود امد و سپس ده ها انشعاب در خود شیعه بوجود امد و هرگز هم سخنی در مورد ولایت نبود تا زمان اخرین امام که حرف ها و حدیث ها در موردش زیاد است  ِ تعدادی بر این باور بودند که او بزودی ظهور خواهد کرد و حکومت عدل ! را در زمین گسترش خواهد داد و بنابرین نظریه حکومت امام زمان  و شرط تشکیل ندادن حکومت تا زمان ظهور هواداران بسیاری در بین فقها داشت چون اعتقاد داشتند برقراری حکومت    تنها منحصر  به اوست و غیر از ان ِ ان حکومت مشروح و حرام است  ولی مشکلی که وجود داشت این بود که چگونه میتوان عوام را فریب داد و متقاعد کرد که امام زمان بعد از قرن ها هنوز زنده است که چنین چیزی امکان پذیر نبود ِ  در همین حین بود که ملای زرنگی تز یا نظریه ای داد که مقبول همه بود و بساط « تردید و شک » را در میان مردم از بین برد . این ملا با گفتن اینکه امام زمان « مرده  »و در حال حاضر در مکانی .....یا برزخ است و چون ایشان دو صیرت دارد ! صیرت  حقیقی که با خودش برده و صیرت روحی که در میان ما مردم است و شخص با ایمانی که به ان درجه از ایمان و حقانیت و پاکی برسد که ممکن است هر فردی با هر چهره ای باشد  ِ  ان حضرت صیرت حقیقی خویش را حلول میدهد در ان شخص !! . با این نظریه طول عمر امام زمان بسادگی حل شد !! .اما در این میان شاخه های دیگری از شیعه  با انتشار کتاب های تا حدودی این نظریه را رد میکردند و میگفتند که کتاب قران و افکار و حکم های اسلام تا زمان ظهور که کسی نمیداند چقدر طول خواهد کشید بر زمین بماند و بفراموشی سپرده شود بنابرین باید خودمان ولایت یا حاکمیتی اسلامی موقتا بر پا کرده و زمان ظهور ان را اتتقال دهیم به ایشان که چندان هوادار نداشت چنانچه قبلا گفته شد ملا ها قدرت بسیار زیادی در بارگاه های پادشا هان داشتند چون حافظ منافع شاه بودند و شاه هان نیز به نفوذ انان در میان مردم واقف بودند  و در حقیت انان در کنار شاه هان ابایی نداشتند در سرکوب مردم و در خرافات نگهه داشتن انان .اما تنها در زمان صفویه بود که ملا ها به نهایت درجه از قدرت و شوکت رسیدند و شیعه دین رسمی ایران گشت انهم با قتل و کشتار دگر اندیشان و سنی ها و مخالفین با حقه قدیمی بزچسب زدن و ارتداد و و و . زمان گذشت و گذشت تا قرن پیش و بوجود امدن روشنفکرانی که قصدشان اگاهی رساندن به مردم بود  که نتیجه ان سخت کوشی ها  مشروطه بود  ِ نوزادی نوپا و نوری بود که میتوانست مردم را از منجلاب خرافات و احکام غیر انسانی بیرون اورد و ملا ها هم با تمام قوا به نبرد با این طفل نو پا مباره میکردند و حتی با زرنگی مشروطه را میخواستند با مشروعه طاق بزنند و در این میان چندین نفر از بهترین وطن دوستان هم بوسیله گروه های ترور اسلامی مثل گروه فداییان اسلام به خاک و خون کشیده شدند به دستور چند نفر از مقتایشان مانند خمینی که در نجف حضور داشت ِ  خمینی در همین نجف بود که کتابی در مورد ولایت فقیه نوشت و در ان ابایی نداشت که بگوید خواستار یک حکومت اسلامی میباشد و زمانی که کتابش مخفینانه بدست علما رسید بسیاری از انها بشدت ان را رد کردند و برایش ارزشی قاعل نشدند  چرا که انها قرن ها باور داشتند که روحانیان نباید در غیبت امام زمان حکومت تشکیل دهند و یکی از قربانیان ان مجتهد شریعتمداری بود که بعد از بقدرت رسیدن خمینی بقتل رسید البته بسیاری دیگر هم بودند . این اقای خمینی در ان زمان که خودم بسیار جوان بودم میدیدم که اغلب مردم در گوشی از او صحبت میکردند و بخوصوص طبقه بازاری  و عده ای از مذهبیون از او هواداری میکردند .این گذر زمان ادامه داشت تا روزی که « یک احمق به تمام معنا » مقاله ای نوشت در باب خمینی و همان مقاله باعث انقلاب یا بهتر بگویم « شورش بی دلیل شد « که باعث فروپاشی مملکت بزرگی شد . جالب این است که خمینی تنها کسیست که نظریه ای بنام ولی فقیه نوشت و خودش هم انرا اجرا کرد  ِ ولی با حقه بازی و تزویر و ریا و وسیله هدف را توجیه میکند .