.......این بهمن هم امد و رفت بدون هیچ دستاوردی برای مردم بدون بدون پشت و پناه و بیچاره ای که در چنگال خون الود رژیم حاکم نا مشروح اسلامی هستند و بالاتر از همه چیز چهره گروه ها و دسته های سیاسی را بیش از بیش رسوا کرد که در امنیت کامل در سواحل نیس و کاپری تا رود تایمز و میسی سیپی و جا های دیگر و از راه دور نسخه های انچنانی برای مردمشان !! میفرستند تا علیه ظلم و بیداد قیام کنند ولی همیشه و در همه حال در اینه فقط خودشان را میبیند و خودشان را قبول دارند . سی و سه سال گذشت و سه نسل امد اما حکومت نه تنها تکانی نخورد بلکه سایه اهریمنی خود را با پول های باد اورده گسترش داده و مزدوران خود را تا جهنم سازماندهی کرده و تشکیلاتی بوجود اورده و پول هایی خرج میکند برای بقایش که مغز هر انسانی هنگ میکند ِ با ورق زدن روزنامه ها و مجلات زرد و سیاه دولتی به اسانی میتوان پی برد که چه مبالغ نجومی صرف تظاهرات و راه پیمایی های بی خود و مضحک میشود / چه ارقامی هنگفتی از کیسه گشاد خلیفه اسلامی برای ایجاد رعب و ترس در میان مردم بدون پشتوانه و میشود / چه پول های هنگفتی بخارج از کشور صادر میشود برای روز مبادا ی خودشان و اتش افروزان گروه های لبنانی سومالی و فلسطینی و بسیاری دیگر که اگر تنها اگر بخشی کوچک از ان را صرف بهبودی این سرزمین میکردند دیگر قلب کسی بدرد نمی امد با دیدن بچه های کوچکی که با دستان لطیف و نازک خود بجای رفتن به مدرسه در خیابان ها و کارخانه جات کوچک بکار های سنگین مشغول شوند و عمر و جوانی یکبار مصرف خویش را هدر دهند . از این اگر ها در این مملکت وبا زده بسیار است و متاسفانه سازمان ها و گروه های سیاسی با پشتوانه سالها تجربه نه تنها هیچگونه درسی از تجارب خود نگرفته اند بلکه با حماقتی کم نظیربراه خود ادامه میدهند . موضوع اینجاست که انان نیز ایران را ملک پدری خود میدانند و با سماجت عجیبی اشتباهات گذشته خود را پنهان و حتی تکذیب میکنند و همچنان به بیراهه میروند ِ هر کسی هم قدم جلو بگذارد بسرعتی باور نکردنی غیر فیزیکی نابودش میکنند و تلاش میکنند از چرخه مخالفت به بیرون پرتابش کنند . تا بوده همین بوده و با اینکه سالهاست در کشور های اروپایی و امریکایی زندگی میکنند اما هنوز در پس کوچه های غلط سالهای قبل از انقلاب زندگی میکنند و حتی فرهنگ دو تا سه ده ماندن در جوامع ازاد و دمکرات نتوانسته تعغیری در انها دهد ! . اصولا هنوز نمیتوانند درک کنند که نمی توان کنار گود ایستاد و حتی با حرارت و شور بگویی لنگش کن ِ باید خودت در گود باشی و در کنار دیگران تا باورت کنند ِ باید در صف اول با سینه ای جلو داده وایسی و فریاد بزنی ِ این روز ها هر چهره سیاسی که از مادرش قهر کند بسرعت راه خارج از کشور را میگیرد و میشود مخالف گروهی یا مخالف منفرد و شروع میکند از راه دور به تجزیه و تحلیل مسایل کشور و در عرض یکی دو سال میشود « نخبه سیاسی » و سفر های معمول هامی و کامی را ادامه میدهد ! . در این سالها هم هر کسی از اتحاد گفت به »مقابله برخواستند ِ هر کس راه خودش را میرود و خودش را قبول دارد و بس اما تنها در یک چیز همه با هم شزیک هستند « مردم ِ مردمی که مثل مرغ هم در عروسی سرش را میبرند و هم در عذا! پس از ان در هیچگونه موردی توافق ندارند و این درد بزرگیست که باید فریاد زد و گریست .در انتها به این اقایون و خانمهای انقلابی میگویم ِ بسیارند شیر زنان و شیر مردانی که در همین داخل ایران در زندانها و در تحت شرایط بسیار هولناکی در سلول های کوچک و نمور و زیر انواع شکنجه روانی و بدنی بسر میبرند و ملتی را در کنار خود دارند ِ به اشاره ای از انها مردم به خیبان ها خواهند امد و کشته هم میدهند اما در ساحل عافیت نشستن و امر کردن به مردم که بیرون بیایید و کشته شوید و تنها از اب گل الود ماهی مرده بگیرید کار مرد مبارز سیاسی نیست بلکه کار فرصت طلباانی است که تجربه ان را سی و سه سال پیش با گوشت و پوست و استخوان مان درک کردیم . مرد جنگید این گوی و این میدان ِ بجنگید تا در کنارتان بجنگیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر