......گفتم حالا که عریضه نویسی یا نامه نویسی به خامنه ای اغاز شده منهم یک نامه ای بفرستم سراغ اغا ، حداقلش این است که اگر در تاریخ ثبت نشود! در وبلاگم که تا ابد ثبت خواهد شد درضمن منکه از کلاه قرمزی که با حمایت پسر خاله اش به خامنه ای نامه نوشت و از جفا ها که بر سر او و اقا معلم اومده شکایت کرده، چیزی کم ندارم . باری
خدمت رهبری نا منظم، اغا خامنه ای سرور اوباشان دو عالم .
از انجا که عده ای خود فروخته به عالم بالا و پائین مرتب به شما نامه مینویسند و شکایت میکنند و اوقات سلطانی را مغشوش ، تصمیم گرفتم نامه ای بشما نوشته و رخصت بگیرم تا جواب این یاوه گویان بی فکر را بدهم تا دیگر برای همیشه دهان خود را ببندند و بدانند که شما مقصر نیستید ، بلکه بیمارید ! ، این بیماری هم نامش قدرت بی حساب و کتاب است که دچارش شده اید و رهائی از ان مثل رهایی از سرطان دشوار و چه بسا غیر ممکن است ، حال این جاهلان ! هی به شما نامه مینویسند و از شما چیزی را میخواهند که بیهوده است بر زبان اوردن ان . اخر یکی نیست که به انها بگوید که شما قبله کاذب ، چهل سال از عمر بی ثمر و بی خاصیت خود را پای منبر هدر دادید و روضه دو عالم برای دلسوختگان می خواندید تا اشک انها را در اورید و فقط ۲ تومان اجر بگیرید و از مال دنیا فقط یک دوچرخه فکسنی مشکی مارک *یونیورسال* داشتید و به کرایه خانه تان محتاج ، تنها یک اتاق کوچک در جنوب شهر داشتید با عیال و چند تا توله که میلولیدند در کنج اتاق کوچک سقف کاه گلی تیر چوبی ، ولی خوب دنیا که یکقرار نمی ماند ، به میمنت انقلاب ! و سعی و تلاش شبانه روزی خودتان و در اخر بخاطر کمک یار پیشین شیخ بهرمانی در جائی نشسته اید که حال هستید . باید به انها که این نامه ها را مینویسند از طرف شما بگویم ، اهای ادما نمی دونید که چه کیفی داره روی این تخت سلطانی نشستن !، صاحب جان و مال و ناموس همه هستی ، اصلا انگار مالک همه چیز هستی ، نه نه اصلا خدا هستی . سند شش دانگ این سرزمین را صاحب هستی و به هیچ کسی جوابگو نیستی ، اصلا چرا باید جواب دهی مگه خدا هم جواب میده یا حرف میزنه ؟ . در اخر به این بی خبران نادان باید از طرف شما باید بگویم که اگر نمیدانید حال بدانید بقول شاعر * یا رب روا مدار که گدا معتبر شود ، گر معتبر شود ز خدا بیخبر شود *
خدمت رهبری نا منظم، اغا خامنه ای سرور اوباشان دو عالم .
از انجا که عده ای خود فروخته به عالم بالا و پائین مرتب به شما نامه مینویسند و شکایت میکنند و اوقات سلطانی را مغشوش ، تصمیم گرفتم نامه ای بشما نوشته و رخصت بگیرم تا جواب این یاوه گویان بی فکر را بدهم تا دیگر برای همیشه دهان خود را ببندند و بدانند که شما مقصر نیستید ، بلکه بیمارید ! ، این بیماری هم نامش قدرت بی حساب و کتاب است که دچارش شده اید و رهائی از ان مثل رهایی از سرطان دشوار و چه بسا غیر ممکن است ، حال این جاهلان ! هی به شما نامه مینویسند و از شما چیزی را میخواهند که بیهوده است بر زبان اوردن ان . اخر یکی نیست که به انها بگوید که شما قبله کاذب ، چهل سال از عمر بی ثمر و بی خاصیت خود را پای منبر هدر دادید و روضه دو عالم برای دلسوختگان می خواندید تا اشک انها را در اورید و فقط ۲ تومان اجر بگیرید و از مال دنیا فقط یک دوچرخه فکسنی مشکی مارک *یونیورسال* داشتید و به کرایه خانه تان محتاج ، تنها یک اتاق کوچک در جنوب شهر داشتید با عیال و چند تا توله که میلولیدند در کنج اتاق کوچک سقف کاه گلی تیر چوبی ، ولی خوب دنیا که یکقرار نمی ماند ، به میمنت انقلاب ! و سعی و تلاش شبانه روزی خودتان و در اخر بخاطر کمک یار پیشین شیخ بهرمانی در جائی نشسته اید که حال هستید . باید به انها که این نامه ها را مینویسند از طرف شما بگویم ، اهای ادما نمی دونید که چه کیفی داره روی این تخت سلطانی نشستن !، صاحب جان و مال و ناموس همه هستی ، اصلا انگار مالک همه چیز هستی ، نه نه اصلا خدا هستی . سند شش دانگ این سرزمین را صاحب هستی و به هیچ کسی جوابگو نیستی ، اصلا چرا باید جواب دهی مگه خدا هم جواب میده یا حرف میزنه ؟ . در اخر به این بی خبران نادان باید از طرف شما باید بگویم که اگر نمیدانید حال بدانید بقول شاعر * یا رب روا مدار که گدا معتبر شود ، گر معتبر شود ز خدا بیخبر شود *