.....در راسته ی ساندیچ فروشی های تهران در خیابان نیلوفر، همه ی مغازه دار ها کلاهشان را برای «آقا فری» بر می دارند، حتا اگر دل خوشی از موفقیت او نداشته باشد، باز هم ناگزیرند به حضور او تن بدهند. چرا که بود و نبود مغازه ی او، برای آن ها حکم مرگ و زندگی در کسب کارشان را دارد.
«آقا فری» شصت ساله به نظر می رسد ولی اکثر مشتری هایی که برای خوردن ساندویچ ها، در خیابان به صف می ایستند، در حال گذراندن دهه دوم یا سوم زندگی شان هستند. آن ها ترجیح می دهند او را نه به این عنوان، بلکه به نام «فری کثیفه» بشناسند. این پسوند البته به هیچ وجه به معنای ناسزا نیست و بار منفی ندارد، چرا به او اعتباری می بخشد كه كمتر اغذيه فروشي در تهران كسب كرده است.
مدیر «فری کثیفه»، مغازه اش را از سال ۴۵ خورشیدی، به قیمتی کمتر از ۲۰ هزار تومان خریده است. آن زمان کسی گمان نمی کرد که این مغازه، در نزدیکی تپه های عباس آباد، در یک کوچه فرعی بتواند بدل به یک نهاد تجاری شهر تهران شود که بر املاک تجاری آن محله نیز تاثیر بگذارد.
تا چند سال پیش، «فری کثیفه» به معنای مغازه ای بود با ظاهری متروکه، و بدون تابلو که غذاهای خوشمزه اش، تا ساعاتی پس از نیمه شب هم همچنان مشتری داشت. اما این روز ها، مغازه ی کناری، پیتزافروشی ای است که توسط برادر كت شلوار پوش «آقا فری» اداره می شود و نوشابه های لیوانی مغازه «فری» هم در این جا به مشتری ها تحویل داده می شود.
ویژگی غذاهای «ساندویچ فریدون»، حجیم بودن آن هاست. حجیم بودنی که نه مثل ساندویچ های هایدا، به خاطر سس بی اندازه زیاد آن است و نه مثل فلافل فروشی هایی که این روز ها زیاد می شوند، به خاطر نان اضافه آن ها. این حجیم بودن، ریشه در حجم زیاد گوشت و یا دیگر مواد اصلی این ساندویچ ها است و البته منتقدانی هم دارد که ساندویچ های فریدون را فقط از لحاظ کمی، و نه کیفی، قابل توجه می دانند و به مزه آن ها هیچ علاقه ای ندارند.
با مغازه ی صف تشکیل شده در کنار این اغذیه فروشی، ناامید نشوید و عطای این جا را به لقایش نبخشند. کافی ست در صف بایستید تا به سرعت به نزد صندوق بروید، همزمان با سفارش دادن غذا، ساندویچ ها در دستان شماست.
سیب زمینی های بزرگ فری کثیفه، دو بار و در دو مرحله سرخ می شوند و البته از موقعیت متضادی میان مشتری ها برخوردارند. خیلی ها فقط به خاطر سیب زمینی های سرخ شده به این جا می آیند و برخی دیگر به شدت از این محصول چاق کننده ی بزرگ و سرخ شده به این سبک بیزارند. سس فراوان روی آن ها هم به این موقعیت پارادوکسیکال کمک کرده است.
در میان غذا ها، ساندویچ «ویژه»، که شامل استیک، پنیر و کالباس است مشتری های بیشتری دارند و البته رتبه های بعدی را «کوکتل پنیر»، «استیک پنیر» و ساندویچ «رویال»، از آن خود می کنند.
مشتری های «فریدون»،آن قدر زیاد هستند که حتا در خیابانی که صد متر پایین تر از کلانتری است، نیاز به مامور انتظامات باشد. مامور هایی که هم بر پارک کردن ماشین مشتری ها نظارت می کنند و هم در صورتی که بخواهید از این جا عکاسی کنید، به درخواست آقا فری، مانع شما می شوند.
برای آن که به این جا بیایید، علاوه بر آن چه در ابتدای یادداشت گفته شد، به ماشینی نیاز دارید که بتوانید لیوان های نوشابه را روی صندوق آن بگذارید و با آسودگی به ساندویچتان گاز های بزرگ بزنید، در غیر این صورت، پیاده رو دیگر چند سالی ست به یمن حضور همین ماموران انتظامات، دیگر جای ساندیچ گاز زدن نیست و برای این کار باید یک بلوک به سمت غرب رفته تا به پارک-میدانی که در آن جا قرار دارد، برسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر