...دربارۀ این اصطلاح که اغلب در محاورات روزانه بهکار میبریم و کمتر منشأ آن را میشناسیم، توضیحی بیمناسبت نیست. کلمۀ «حیدری» از نام سلطان حیدر جدّ سلاطین صفوی و «نعمتی» از نام شاه نعمتالله ولی قطب درویشان نعمتاللهی مأخوذ است. مؤلف فارسنامۀ ناصری مینویسد «شهر شیراز از یازده محله تشکیل میشد. از آنها پنج محلّه حیدریخانه نامیده میشد و پنج محلۀ دیگر را نعمتیخانه میگفتند. یک محلّه هم محلّۀ یهودیان بود. نیمۀ شرق شهر حیدری و نیمۀ غرب نعمتی بود. هر سال در موقع عزاداری خونریزی میشد»!
عزاداران حسینی بهیقین خودشان هم نمیدانستند این منازعۀ خونین سببش چیست و چه مشکلی را حل میکند. این قبیل منازعات یادگار دوران قبیلهنشینی است. قبایل، کینههای قدیمی را مانند میراثی در خانواده بر جای میگذاشتند که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد و هر زمان بهسان زخمی کهنه سر باز میکرد و خون میریخت.
ما ایرانیان، از هر قوم و هر قبیله، از هر مذهب و هر مسلک، امروز یک درد مشترک داریم که باید متفقاً در پی درمان آن باشیم. سی سال درگیر جنگ حیدری و نعمتی بودهایم و دیدهایم و میبینیم که این کشمکش، ما را از مسأله اصلی غافل و از مسیر منطقی منحرف کرده است. بس کنیم مجادلات بیحاصل را و از فرصتهایی که دست میدهد برای راهیابی واقعنگرانه بهره بگیریم.
شوالیه کارن در عهد سلطنت لوئی چهاردهم فرمانده تعدادی از کشتیهای جنگی فرانسه بود. در یکی از سفرهای دریایی دچار توفان شدید شد. کشتی را آب پر کرده بود و میرفت که غرق شود. ملوانان نومیدانه به مقدسین متوسل شده بودند. گروهی زانو زده میگفتند یا حضرت یوحنا بهفریاد برس. گروهی دیگر از حضرت شمعون مدد میخواستند. شوالیه فریاد زد در این توفان از حضرت یوحنا و حضرت شمعون کاری ساخته نیست و بهداد ما نخواهند رسید. باید همگی به حضرت تلمبه متوسل شویم. آنگاه در حالی که بهصدای بلند میگفت «یا حضرت تلمبه»، مشغول تلمبه زدن شد. دیگران نیز با او همصدا و همراه شدند و کشتی نجات یافت.
..بنقل از کیهان لندن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر