فهرست وبلاگ من

یکشنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۹۰

ما اهل کوفه هستیم تا سد علی تنها بماند

...چکار کنیم ، چه بایستی کرد تا مثل یک انسان زندگی کنیم ؟ ازاد ورها ،چرا نمیتوانیم این بند گره زده شده بزور رااز پاها و دستهایمان باز کنیم پاره کنیم و سعادت را برای فرزندانمان به ارث بگذاریم تا موجب خوشنودی انها شویم ،ایا رفتار و کردار ما مثل کسانی نیست که پدران و مادران دیروز خطابشان میکنیم و مورد سرزنششان که شما ما را به ورطه بیچارگی با ان انقلاب کذایی تان کشاندید ؟ بلی دقیقا همینطور است ما عادت کرده ایم که مسئولیت هرکاری را چه کم و چه زیاد بگردن دیگری بیاندازیم و این عادت را تا بوده به ارث گذاشته ایم برای بازماندگان مان و اسمش نیز * سلب مسئولیت * است و چه راحت هم از خود سلب مسئولیت میکنیم و وجدان نا راحت خود را ارام میکنیم که به من چه ولی* به اوست * تاوان اینکار را وقتی بچه های شما بزرگ شدند میپردازند با متهم کردنتان به به چیزی که اکنون شما پدرانتان را متهم و این دور تسلسل مطمئنا ادامه دارد با عوارض جانبی خرد کننده اجتماعی ان و بالاتر از همه چیز به ارث گذاشتن بندی که به پایمان هست با این تفاوت که دیگر بندی نیست بلکه غل وزنجیر کلفتیست که باز کردنش به اسانی میسر نخواهد شد . نگذاریم بچه هایمان در غل و زنجیر بمانند درصورتیکه خودمان فقط در بندیم .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر