.....این سوال که با بیماران روانی چکار کنیم و برخوردمان چگونه باشد و یا چگونه درمانشان کنیم از حدودا ۲۰۰ سال پیش بوسیله روانکاوان و روانشناسان بزرگ و سرشناسی مثل دکتر اکو بودین ، ادگار سایس ، جرالد کروییست هلندی و دکتر فروید و حتی نویسنده گانی مثل استفن کینگ و حتی در کمیک بوکهای مارول امده است و هر کدام نظراتی بر اثر سالها کار سخت بالینی چاپ نمودند که منابع بزرگ دانشگاهیست ،برخی عقیده دارند بیماران روانی بسته به نوع انها قابل معالجه هستند و بعضی هرگز . اما بحث ما بر اندسته از بیماران* خطرناک * اجتماعی هستند که باعث قتل های سریالی جنسی و غیره می باشند ، بنظر شما ایا باید بیماران روانی خطرناک شناسایی و برای همیشه تحت نظر امنیتی برای دفاع از حقوق و امنیت اکثریت دیگر شهروندان باشند و مخارج سرسام اوری برایشان قائل شد درحالیکه تحقیقات ادامه دارد و یا انها را بدون درد و عذاب* راحت * کرد و سلامتی اجتماع را تضمین ؟ .
شخصا معتقدم بیماران را خطرناک که به اسانی و خونسردی انسانهای دیگر را به خشن ترین و وحشیانه ترین بقتل می رسانند و هیچگونه عذاب و ناراحتی هم ندارند بهتر است بخاطر خودشان هم که شده * راحت * کرد و بدنبال چاره و درمان نیز بود .
می دانم که انسانی نیست اما برای خودشان این عمل انسانیست ، درضمن باز هم اطلاع دارم که هیچکس * حق * گرفتن *حیات* انسانی دیگر را ندارد ولی چاره چیست ؟
مغز انسانی بشدت پیچیده و بنابراین واکنشهای ان هم نسبت به مسائل مختلف پیچیده خواهد بود .
دلیورنس هستم، با اجازه تون بعضی از پستهای شمارو در سایت ریشه ها لینک میکنم
پاسخحذف